ارتش مصر با براندازی خونین محمد مرسی رئیس جمهور منتخب این کشور به رهبری ژنرال السیسی، ظاهراً انتظار داشت که امریکا از این حرکت حمایت نماید. به گفتهی برخی از ناظران، در تحلیل ارتش مصر به قدرت رسیدن محمد مرسی و اسلامگرایان حامی وی (اخوان المسلمین مصر) موجب برهم خوردن پیمان کمپ دیوید بوده و به معنی شروع دوبارهی جنگی خواهد بود که مصر و اسرائیل (متحد استراتژیک امریکا) را در برخواهد گرفت.
بر اساس این تحلیل، به نظر میرسد ارتش مصر آگاهانه حرکتی را علیه منافع ملی مردم مصر و در راستای منافع آمریکا و اسرائیل انجام داده است. حرکتی که با خشونت بسیار و سرکوب خونین دولت قانونی و حامیان آن توأم بود و موجب شد برخی از حامیان کودتا نیز دچار تردید در ادامهی مسیر شوند. شاید ارتش مصر انتظار داشت که دولت آمریکا نیز به استقبال اقدامات آنها برود و به حمایت بیشتر از نظامیان بپردازد یا حداقل در برابر خشونت ارتش مصر در سرکوب طرفداران مرسی سکوت نماید.
در مقابل، وقتی که مشخص شد نظامیان قصد ماندن در قدرت را دارند، دولت آمریکا تصمیم به قطع کمکهای خود به ارتش مصر گرفت. وزارت خارجهی امریکا اعلام کرد که برای تحقق «پیشرفتی واقعی» در برگزاری انتخابات آزاد و مردمی در مصر چنین اقدامی را انجام داده است.
در کمتر از یک ماه از تصمیم امریکا برای تعلیق کمکهای خود به ارتش مصر، وزیران خارجه و دفاع روسیه به دعوت نظامیان حاکم در مصر به قاهره سفر کردند. در واقع آنان میخواستند به عدم حمایت آمریکا از خود اینگونه پاسخ دهند و به سمت روسیه بازگردند. روسها نیز با توجه به نیاز نظامیان مصر به تسلیحات بیشتر برای سرکوب معترضان و درک منافع آن برای روسیه، قول همکاری داده و اینک قرارداد کلانی برای تأمین سامانهی دفاع هوایی، هواپیماهای جنگنده و بالگردهای پیشرفته با نظامیان حاکم بر مصر بستهاند. در این معامله چنانکه گفته شده هزینههای قرارداد را عربستان سعودی بر عهده گرفته است تا نظامیان حاکم که با کمبود منابع مالی مواجه هستند، دچار تشویش نشوند.
از سوی دیگر به نظر میرسد روسیه با حمایت از نامزدی ژنرال سیسی برای مقام ریاست جمهوری مصر، در نظر دارد نقش بیشتری در منطقه داشته باشد و همانند دوران جنگ سرد به رقابت با آمریکا بپردازد.
با توجه به وعدهی اولیهی نظامیان برای ترک حوزهی سیاسی و بازگشت به مراکز نظامی و پادگانها و عدم پایبندی به آن از سوی حاکمان نظامی؛ برنامهی ارتش و حامیان آن برای ماندن در قدرت و ادامهی سرکوب گروههای سیاسی معترض و مردم حامی آنها کاملاً آشکار شده است که نه تنها از اقدام به کودتا آنها منافع مردم مصر را در نظر نداشتند، بلکه سیاسیون و احزاب و جریانهای حامی خود را نیز فریب دادهاند.
اینک با سیاست تمایل به روسیه ارتش شاید بتواند حامی موقتی پیدا کند اما قدر مسلم مشخص است حمایت روسیه از هیچ دولتی برای آنها ثبات قدرت، مشروعیت آن و حتی امید به تداوم مسالمتآمیز قدرت نیاورده است و نخواهد آورد. سبک روسی در حمایت از ارتش و جناحهای اقتدارگرا و ضد دموکراتیک منطقه، در ابتدا تنها تأمین کنندهی منافع روسها از یکسو و تداومبخش خشونت، بحران قدرت و اقتدارگرایی نظامی در خاورمیانه است...
لازم به ذکر است که دولت محمد مرسی در ابتدای کار خود، ضمن حمایت از مردم سوریه در برابر دولت اقتدارگرای آن، با عربستان سعودی نیز روابط صمیمانهی سیاسی برقرار کرد و حتی به دولت اسرائیل اطمینان داد که با قرارداد کمپ دیوید مشکلی ندارد. بنابراین هیچیک از دولتهای اسرائیل و عربستان سعودی و قبل از همه ارتش مصر نمیتوانند ادعا کنند که به دلیل ترس از قدرت گرفتن اسلامگرایان در مصر در برهم زدن صلح منطقه یا تهدید اسرائیل، اقدام به کودتا یا حمایت از آن کردهاند. بلکه به نظر میرسد وحشت اسرائیل، عربستان و دیگر اقتدارگرایان منطقه از گسترش دموکراسی در مصر و منطقه انگیزهی واقعی برای کودتای نظامیان در مصر بوده است. از این روست که اتهاماتی که به مرسی و همکارانش در زندان میزنند متوجه اموری است که آنها ارتباطی با آن نداشتهاند از جمله دعوت به خشونت در مصر، حمایت از تروریسم در منطقه.
به هرحال به نظر نمیرسد با همپیمانی روسیه مشکل عدم مشروعیت نظامیان در مصر خاتمه یابد یا مردم این کشور تمکین کنند.
نظرات